شرح هدایه المتعلمین استاد حکیم خیراندیش :جلسه ۱۳

?تدریس طب ایرانی اسلامی شرح اجتهادی کتاب هدایه المتعلمین ?مدرس: استاد حکیم خیراندیش ?جلسه سیزدهم: ?????????? ?متن کتاب هدایه: باز بجگر هشت ساعت بمانذ و تمام صورت خون بیابذ. ?شرح استاد خیراندیش بر متن کتاب: اینجا پخت کامل اتفاق می افتد و این کشکاب تصفیه شده که تفاله دفع شده و اصلش مانده است تبدیل […]

?تدریس طب ایرانی اسلامی
شرح اجتهادی کتاب هدایه المتعلمین
?مدرس: استاد حکیم خیراندیش
?جلسه سیزدهم:
??????????

?متن کتاب هدایه:
باز بجگر هشت ساعت بمانذ و تمام صورت خون بیابذ.

?شرح استاد خیراندیش بر متن کتاب:
اینجا پخت کامل اتفاق می افتد و این کشکاب تصفیه شده که تفاله دفع شده و اصلش مانده است تبدیل به خون شده است .

?اگر گرمای کافی به دلیل سردی خود غذا یا سردی جگر وجود نداشته باشد برای پخت غذا ( برای تبدیل شدن به خون ) یک جای پس اندازی در صفراء داریم که کیسه ی صفراء است و به اندازه ی لازم در داخل آن می ریزد تا گرم شود و این حکمت خداوند متعال است که سازمانی را پس انداز طراحی کرده است .

?متن کتاب:
باز از جگر سوى حدبه‏ء جکر برآیذ و تا اینجا تنک بوذ جن خون‏آبه و…

?شرح کتاب:
از طرف جگر به طرف محدّب جگر حرکت می کنیم . اینجا لطیف است مثل خونابه ، بخش ستبر و بخش رقیق جدا و قسمت می شود . بخش رقیقش به سمت گُرده و کلیه می رود .

?در اینجا خون هم یکبار دیگر در جگر تصفیه و فشرده می شود و بخش غلیظش می ماند و بخش رقیقش از طریق کلیه و مثانه خارج می شود .

?متن کتاب:
و حال جگر نیز هم برین قیاس است کحال معده بزوذ ماندن و دیر ماندن هم از جهت آن علت کیاد کردیم و لکن‏ غرض ما بدین آن بوذ کى غذا جمیع اعضا بیست و جهار ساعت غذا یابذ

?شرح استاد:
بحثی که در معده کردیم که بستگی به چند عامل مزاج غذا و معده و … بود .

?در اینجا هم ۸ ساعت بستگی به حالت اعتدال دارد و اگر مزاجش سرد باشد بیشتر می ماند و اگر مزاجش گرم باشد کمتر می ماند .
و همان شرائط معده در کبد هم بر ماندن غذا هست .
پس از اول که غذا وارد می شود تا آخر که خارج می شود ۲۴ ساعت زمان می برد .

پس اگر بخواهم ناراحتی را از طریق غذا برطرف کنم ، ۲۴ ساعت زمان می برد لذا بجای غذا از دودها و عطریات استفاده می کنیم .

?باید یک غذای آنی و لحظه ای برای گرم کردن مغز و دفع ناراحتی و غم بهره ببریم .

?متن کتاب :
و حال جگر نیز هم برین قیاس است کحال معده بزوذ ماندن و دیر ماندن هم از جهت آن علت کیاد کردیم و لکن‏ غرض ما بدین آن بوذ کى غذا جمیع اعضا بیست و جهار ساعت غذا یابذ
و …

?شرح استاد:
این بخش غذا بود که به طرف قسمت محدّب که می شد دم و یکمقدار به طرف مقعّر می رود به نام کوزی که از آن صفراء در می آید.
?زهره همان صفراء است .

?متن کتاب:
و هرج دردى بوذ زیر خون بسوى سپرز روذ و سودا این بوذ و این که بروذ[۳۳] بدو قوّت روذ یکى بقوّت دافعه‏ء جکر و دیکر بقوّت جاذبه زهره‏ و…

?شرح استاد:
یک ظرف جگر هست که در آن ترکیب خون شکل می گیرد ، کپکش می شود صفراء و پیکره اش دم و رسوبش سوداء و بلغم به همراه اینهاست که زیر صفراء یا همراه دم به تناسب سبکی یا سنگینی قرار می گیرد .
نحوه ی شکل گیری شبیه طبقه بندی خون در کاسه ی حجامت .

وقتی خون می گیرید و یک مقدار نگه می دارید بعد از ۱۵ دقیقه این طبقه بندی شکل می گیرد که بخش سبک بالا می آید و بخش خون در زیرش است .

وقتی خون منعقد می شود یک قسمتش آب می اندازد که بلغم است و قسمت زیرینش سوداء است .

?در خون های الان قسمت زیرین ( سوداء ) به شکل مجزا شکل نمی گیرد بلکه یک رگه هایی به شکل تیره و غلیظ تر و پر رنگ تر در خون است .

?رگه های تیره به شکل قهوه ای سوداء .

?خون شفاف کفتری را دم می گویند و قسمت خونابه را بلغم می گوییم .
یعنی قرمز کمتر می باشد نه اینکه «آب» باشد و کمتر اتفاق می افتد که بی رنگ باشد .

?صفرای در روی خون هم معمولا آشکار نیست که واقعا زردی و کپک ببینید .
به شکل کف در ظرف آشکار می شود . این عمومیت ندارد ولی بعضا مشاهده می شود و خیلی سبک است .

?از اینجا به بعد دُردی ( سوداء ) به طرف سپرز یا طحال می رود .

?این حرکت به قوت دافعه ی جگر و دیگر دافعه ی زهره می باشد .

? اینجا هم زهره و سپرز را در کنار هم قرار داده و گرزها که هر سه مکش دارند . هم کلیه و هم طحال و هم زهره ( کیسه ی صفراء ) مکش دارند .

?متن کتاب:
و اندکى بلغم و اندکى سودا با طبیعت بیایذ جیزى ماننده استخوان و ماننده‏ء کوشت و…

?شرح استاد:
حال گذر خلط از معده به طرف جگر بود . دافعه ی معده و جاذبه ی کبد این کار را کرد .
هر که چشم در آن شناور باشد و قدرت دم هم عضلاتی هست که اینها را نگه داری می کند . یک جاذبه ی چشم هست که مکش دارد و هم یک دافعه ی عروقی است .

?عضویت در کانال مرجع تخصصی طب ایرانی اسلامی ???
https://telegram.me/joinchat/DXph7kDEs2ciiVGoIhfpeg

✅ادامه تدریس در صفحه دوم